دیروز برای خانواده رادصا یک روز بخصوص بود؛ روزی که اثرش را تا مدت ها حس خواهیم کرد.
روز پنج شنبه یکی از مشتریان رادصا بخاطر زمان کمی که تا موعد برگزاری همایش داشت، تقاضا کرد که نرم افزار رادسمینار با تغییرات مورد نظر آنها خیلی سریع تحویل و نصب شود. با توجه به اینکه این درخواست از طرف یکی از مشتریان ویژه رادصا مطرح شده بود، هیچ کس دوست نداشت که کار نیمه تمام بماند... نزدیک غروب پنج شنبه بود و با وجود خستگی، همه با تمام توان مشغول بودند.
در حال بررسی وضعیت بودیم که پیشنهاد ادامه کار در روز جمعه مطرح شد، اما فقط در حد پیشنهاد؛ هیچ اجباری هم در کار نبود، به امید اینکه شاید بتوانیم روز جمعه کار را تکمیل کنیم.
روز جمعه صبح که به محل کار آمدم، دیدم چند نفر از بچه های رادصا در شرکت مشغول به کار هستند. تا چند دقیقه بعد همه همکاران آمدند و تیم مان کامل شد! با اینکه کار تا عصر طول کشید، با تلاش و همدلی بچه ها (که کاملا در چهره آنها مشخص بود) نسخه جدید رادسمینار آماده و به مشتری تحویل داده شد.
دیروز برای خانواده رادصا یک روز بخصوص بود، برای «خانواده رادصا» از آن جهت که اگر همکاری و همراهی تک تک اعضای خانواده بچه ها نبود، بچه ها نمی توانستند روز جمعه را با آن انرژی فوق العاده سر کار بیایند و تا عصر با کمترین دغدغه به کار خود ادامه بدهند. اثر این همدلی را تا مدت ها حس خواهیم کرد، چون یک بار دیگر بچه های رادصا تعهدشان را به کار، و شرکت رادصا تعهدش به مشتریان را ثابت کرد.
تصویری از لحظات پایانی نصب و آماده سازی رادسمینار